این نوشته در دست تکمیل است لطفا تا پایان کار صبور باشید شما می توانید با اضافه کردن اطلاعات و گسترش این نوشته به ما کمک کنید. |
فصل 5 | |
---|---|
عنوان |
فصل 5 |
شعار فصل |
انتقام از میان خاکستر بر میخیزد |
فصل ٥ -یک گریم تازه یک زندگی جدید[]
آغاز فصل 5، درست لحظه ای است که ترابل هماندم جولیت را کشته است و نیک بالای سر او در حال عذاداریست.
البته این صحنه زیاد طول نمیکشد، زیرا افراد مسلحی داخل خانه ریخته، ترابل را میددند نیک را بیهوش میکنند، خانه نیک را مانند روز اول کرده جسد جولیت و سر مادر نیک را نیز به عنوان حسن ختام با خود میبرند.
نیک حیرتزده درحالی درخانه خود چشم میگشاید، که هیچ چیز آنجا نیست.
وی سراسیمه سعی میکند ترابل را بیابد و بعد نخستین کسی که یادش می آید چاوز است. سروقت چاوز میرود. گرچه چاوز ابتدا انکار میکند ولی بعد که نیک میگوید او یک گریم است، چاوز وی را به برای معرف به گروهی می برد که نیک نمیداند که هستند. ولی ظاهرا از ترابل خبر دارند.
اوضاع افتضاح پیش میرود، قرار لو رفته و جبهه مخالف چاوز سر آنه امیریزند وتنها چیزی که نیک از چاوز در واپسین لحظات عمرش به دست می آورد این است: یک جنگه... و اسب ترابل را به او میدهد.
از آنسو نیک دارد پدر میشود ، و پس از دنیا آمدن کلی، او تصمیم میگرد از ماد و بچه مراقبت کند. به هر قیمتی...