ویکی Grimm
Register
Advertisement
ویکی Grimm
Juliet searching این نوشته در دست تکمیل است
لطفا تا پایان کار صبور باشید شما می توانید با اضافه کردن اطلاعات و گسترش این نوشته به ما کمک کنید.
فصل 3
Season 3

عنوان

3

تعداد قسمت

22

شعار فصل

شکارچی شکار میشود

وسن های جدید

13

وسن های قدیمی

19

فصل ٣[]

فصل ٣ تحت شرایطی شروع می شود که نیک دزدیده شده است. آیا کسی می تواند او را نجات دهد؟ مونرو، روزالی، جولیت، شان و هنک همگی در تلاشند تا پاسخ به این سوال مثبت باشد ولی حتی آنها هم می دانند درصد پیروزی بسیار کمتر از آن است که بتوان روی آن حساب کرد.

ولی تقدیر چیز دیگری می خواهد و آنها موفق به پیدا کردن نیک می شوند. البته به صورتی که همه تصدیق میکنند: چقدر خوب است که نیک در شرایط عادی گریم خوبی است.

نیک بیمار است. به خلسه افول فرو رفته و اگر به موقع نجاتش ندهند با توجه به شدت صدماتی که دیده است خواهد مرد. او به یک بار حمله کرده و با مردم درگير شده است و در همان حين يك نفر را كه قصد چاقو زدن به او را داشت به قتل مى رساند. سپس از بار به طرف جنگل بيرون مى رود و در همان حال از دور خانواده اى را بيرون از منزل خود مى بيند و صدايشان را مى شنود. نيك داخل خانه آن ها مى شود و به آن ها حمله مى كند. مونرو و هنك نيز به آن جا مى روند و با نيك درگير مى شوند اما نيك از آن جا فرار مى كند اما بعد هنك، مونرو و شان او را گير مى اندازند و روزالى، در حالى كه او حتى مونرو و جوليت را نمى شناسد، به او دارو را تزريق مى كند. روزالی او را درمان می کند ولی این آغاز اتفاقی است که برای او رخ داده است.

توان نیک چند برابر می شود قدرت تنفسش به طرز خارق العاده ای افزایش می یابد ورنگ پوستش گاهی مثل مرده ها می پرد. کم عرق می کند و قدرت بدنی اش در حدی می رسد که با یک مشت کرامپوس عظیم را نقش بر زمین می کند.

جولیت از جریان مادر نیک آگاه می شود وبعد سعی می کند تا به جای نیک با او در تماس باشد. مادر نیک به استخدام جبهه مقاومت در می آید. پس از آنکه سکه ها را به یک گریم دیگر می سپارد.

مونرو و روزالی بلاخره قصد دارند با هم ازدواج کنند روزالی پس از ٧ سال با مادر و خواهرش شام می خورد و کدورت های بینشان بر طرف می شود. ولی اوضاع به آن سادگی ها نیست.

در روزی که قرار است مونرو روزالی را به مادر و پدرش که بسیار ذوق کرده اند که او بلاخره می خواهد ازدواج کند خانواده اش به طور علنی نشان می دهند که با ازدواج بین نژادی مخالف اند. روزالی خانه ار ترک می کند و پیش از آنکه مونرو این دعوا را خاتمه دهد ناگهان سروکله نیک در خانه او پیدا می شود. نامزدی با یک فوکس باو و دوستی با یک گریم مونرو را در ناجور ترین حالت مقابل خانواده اش قرار میدهد.

البته مانند تمام مسائل این دسته ، این مشکل خانوادگی پس از یک درگیری مفصل پر زد وخورد با یک گروه ویلدس هیر که شکارچی گریم ها هستند حل می شود و در زمانیکه نیک تلاش می کند بفهمد چگونه به عروسی مونرو ورزوالی برود و به عنوان ساقدوش وظیفه محوله اش را انجام دهد ، مادرش ،آدلیند را که کودکی استثنایی از نسل خانواده های سلطنتی و هگزنبیست ها به دنیا آورده و همه عالم و آدم دنبالش هستند ،از وین فراری داده و یکراست به خانه نیک می آورد. البته او نمی داند که چه آتشی را در پرتلند می اندازد، زیرا همانقدر که او فکر می کرد جایشان در خانه نیک امن است و کسی عمرا فکر نمی کند آنها آنجا باشند، ورات به سرعت متوجه می شود که آنها کجا هستند و یک شبانه روز طول می کشد تا گره قضیه با دزدیدن بچه از آغوش آدلیند و سپردنش به مادر نیک باز شود و غائله با این روش حل شود: آدلیند گمان کند که سلطنتی ها کودکش را برده اند و سلطنتی ها گمان کنند که جبهه مقاومت کودک را دزدیده است.

آدلیند حرف آنها را باور می کند از این رو برای پس گرفتن کودکش با خانواده های سلطنتی که ابتدا نمی فهمند او از چه حرف می زند، تماس می گیرد. آنها نیز به او می گویند اگر قدرت نیک را بگیرد می تواند به سراغ کودکش بیاید و با او زندگی کند.

در این میانه در کمتر از چند هفته دو گریم دیگر در شهر پیدا می شوند. یکی دختری خیابانی و خشن که نمی داند گریم چیست و هر هیولایی را با قمه اش از هستی ساقط می کند، دیگری مردی پیر که از گریم بودنش فرار کرده و یک پسر دارد که گریم نیست و یک صندوق پر از ابزار گریم و کلید گریمی.

نیک ،دختر گریم را به خانه برده و او را آنجا جا می دهد. دختر سرسخت و لجباز است . عمری در وحشت زندگی کرده و حالا که می فهمد دیوانه نیست خیلی بی پروا تر می شود. در این میانه موقع ازدواج مونرو و روزالی سر می رسد. آدلیند خود را به شکل جولیت در آورده و کار گریمی نیک را می سازد. شان رینارد که متوجه شده و برای بردن پادزهر به خانه نیک می رود ولی بعد از دیدن ترابل متوجه می شود او به عروسی رفته است. مشکل اینجاست که جولیت قضیه آدلیند را می فهمد و اوضاع هر لحظه خطری تر می شود.

پیش از آنکه شان بتواند خود را به نیک برساند ، یک نفر از اعضای ورات او را با تیر می زند وبا ترابل درگیر می شود. ترابل از برتری خود- دختر تنهایی در طبقه دوم یک خانه- استفاده کرده و کله هوندیگر را با قمه اش قطع می کند.

حال شان رینارد وخیم بوده و آدلیند به وین می رود. و ترابل با سر و لباس خونی وسط عروسی مونرو روزالی می پرد تا دارو را به نیک برساند و حمله مهمانان برای نجات عروس و داماد از شر این گریم ناخواسته علاوه بر اینکه نشان می دهد نیک تا چه حد در مورد واکنش وسن ها واقع بین بوده است، موجب می شود که آنها بفهمند نیک دیگر گریم نیست و باید به خانه بازگردند تا با قتل رخ داده در آنجا روبرو شوند.

در این فصل وو اولین وسنش را میبیند ولی به خاطر اینکه وسن ها نمی توانند حقیقت داشته باشند به تیمارستان می رود. اندکی پس ا ز بهبود درخ انه نیک کتاب گریم ها را پیدا می کند و دوباره این موضوع در ذهنش فعال می شود.

هنک در این فصل با زنی آشنا می شود که یک یاگوراتی است. او زن را دوست دارد و زن نیز او را ، ولی از دیدگاه زن این امر هرگز جواب نمی دهد.

آشنایی های مهم فصل[]

نیک با پیلار ("لولو")

نیک با خانواده مونرو("آشکار شدن")

نیک، کلی و شان با وستون استوارد("همزمانی")

نیک با تریسا روبل("هیچکس نمی داند چه دردسری دیده ام")

نیک با رولک پورتر وجاش پورتر("میراث")

ترابل با جاش پورتر("میراث")

رویداد های مهم فصل[]

نجات نیک از دست خانواده های سلطنتی("مرده ناسپاس")

کشته شدن اریک رینارد("عوارض پس زامبی زدگی")

دیده شدن ووگ یک وسن توسط وو("عزیز مامان")

دنبا آمدن داینا شید رینارد و هگزن بیست شدن آدلیند("عزیز مامان")

بازگشت کلی برکارد با آدلیند و دایانا به خانه نیک ("همزمانی")

دزدیدن دایانا از آدلیند و خانواده سلطنتی و تحویل وی به کلی برکارد("قانون فداکاری")

آشنایی نیک با یک گریم جدید که نیاز به اصلاحات بنیادی در عقاید و رفتارش دارد ("هیچ کس نمی داند چه دردسری دیده ام")

اقامت تریسا روبل در خانه نیک و جولیت("وسن بی طرف من")

آشنایی تریسا با جاش پورتر ، ورات ، کلید و سایر مواردی که در زندگی یک گریم وجود دارد(" میراث")

ازدواج مونرو و روزالی ("بلند پروازی موطلایی")

از دست رفتن گریمی نیک توسط آدلیند ("بلند پروازی موطلایی")

تیر خوردن شان رینارد توسط وستون استوارت("بلند پروازی مو طلایی ")

قطع شدن سر وستون استوارت در خانه نیک توسط ترابل("بلند پروازی موطلایی")

وسایلی که به تریلر اضافه شد[]

کل کتابخانه و سلاح های رولیک پورتر ("بلند پروازی موطلایی ")

کلید گریم ("میراث")

اطلاعات کرامپوس("دوازده روز کرامپوس")

اطلاعات لولو ("لولو")

دلیل کشته شدن افراد توسط نایاد ها("رابطه یک شبه")

سلاح های استفاده شده[]

قمه ترابل

وسایل پزشکی استفاده شده[]

پیکاشنتسکو

قسمت های سرنوشت ساز[]

مرده ناسپاس

آشکار شدن

شکارچی وحشی

همزمانی

قانون فداکاری

میراث

بلند پروازی موطلایی

بیماری های مشاهده شده[]

اومکپین("نمایش باید ادامه یابد")

گراسن("داستان هایی که برای کودکانمان می گوییم")

Advertisement