ویکی Grimm
Register
Advertisement
ویکی Grimm
Wrong 2 این نوشته کامل شده است
این نوشته ممکن است دارای غلط املایی باشد. در رفع آن کوشا هستیم. صبر داشته باشید.
بر روی بدن بیجان من
Overmydeadbody 206

کد قسمت

206

نقل قول

سه مار فراری

نویسندگان

اسپیرو اسکانتوس

کارگردان

باب بیلی

قسمت بعد

کوزه شیطان

قسمت قبل

چوپان خوب

نام انگلیسی

Over My Dead Body

بر روی بدن بیجان من[]

قسمت بر روی بدن بیجان من قسمت ششم از فصل دوم و قسمت بیست وهشتم از ابتدای سریال گریم می باشد که در تاریخ 14 مهر 1391معادل با تاریخ میلادی 5 اکتبر 2012 از شبکه NBC پخش گردید.

داستان[]

نیک به خانه رسید و جولیت برای او غذایی را که دوست داشت پخته بود. نیک از او پرسید آیا این موضوع را به یاد آورده؟ ولی جولیت پاسخ داد که در دفتر آشپزی اش این موضوع را نوشته است. ممکن است هرگز او را به یاد نیاورد ولی می خواهد بار دیگر او را بشناسد.


مونرو نیز روزالی را برای شما به خانه خود دعوت کرده بود.


آنجلینا لسر در یک کلوب رقص با اسکالنگکی آشنا شد.اسکالن گک پر رو بازی در آورد و آنجلینا از کلوب بیرون آمد. با اینحال اسکالن گک دنبال او آمد و می خواست او را اذیت کند و آنجلینا وویگ کرد و کارش را ساخت. بعد از برداشتن پول وی، مردی او را با اسلحه تهدید کرد که سوار ماشین شود...

مونرو نطق دامنه داری را در مورد ساعت های و تولیدات خانوادگی اش شروع کرده بود . شان رینارد با زنی از خانواده سلطنتی برای شام بیرون رفته بود و در مورد مسائل هفت خانواده با هم صحبت می کردند.

آنجلینا سوار ماشین شد و مردی که آنجا بود گفت که او کارمندش را کشته و الان می خواهد کار را به وی که معلوم است از آدم کشی نمی ترسد بسپارد. آنجلینا خیلی خونسرد جواب او را می داد که مرد به شکل یک کونیگ شلانگ وویگ کرد و گفت که می داند او ترسیده و این را از ضربان قلب او حس می کند. سپس عکس قربانی را به او داد و گفت که اگر فرار کند او را خواهد کشت و اگر اینکار را انجام دهد15 هزار دلار به وی خواهد داد. پیش پرداخت را داد و آنجلینا از ماشین پیاده شد.

جولیت از نیک در مورد اولین بار آشنائیشان پرسید. نیک برای او توضیح داد که آنها سر یک صحنه تصادف بزن و در رو با هم آشنا شده اند. بعد رابطه آنها ادامه پیدا کرده است. جولیت اندکی از آن ماجرا را به یاد می آورد. البته همه چیز جز نیک. او می گفت که افسر پلیس خوشگلی را در ذهنش دارد و نیک گفت که احتمالا او بوده است.

مونرو و روزالی در موارد بسیار عجیبی با هم به تفاهم رسیده بودند و درحالی که از اطلاعات هم ذوق می زدند در خانه با شدت باز شد و آنجلینا لسر فریاد زد: باید با هم صحبت کنیم. مونرو و روزالی که مبهوت این ورود غیر منتظره بودند به او چشم دوختند. و آنجلینا ادامه داد: اونم باید بره! و به روزالی اشاره کرد. مونرو به او گفت که آنجا چه می کند ولی آنجلینا با لحن تهدید آمیزی به سوی روزالی رفت و گفت: گفتم باید صحبت کنیم. حالا! و روزالی سعی کرد به سرعت برود ولی مونرو به او گفت که کسی که می رود او نیست. در این میان آنجلینا با لحن تحقیر آمیزی که معلوم نبود متوجه مونرو است یا روزالی گفت: فوکس باو؟ جدا؟ و به سمت آشپزخانه رفت. روزالی آنجا را ترک کرد و مونرو رفت و به او گفت اینجا چه می کند. آنجلینا هم بی پرده به او گفت: اومدم بکشمت!

مونرو با دیدن پرونده ای که عکس او داخلش بود گفت: کی می خواد منو بکشه؟ آنجلینا گفت: یک کنیگ شلانگ . مونرو گفت  که اصلا در عمرش کونیک شلانگه ندیده است. آنجلینا گفت که نمی داند یارو چرا می خواهد او را بکشد ولی به هر دلیلی که هست 25 هزار دلار به او داده تا اینکار را بکند. و اگر پیشنهاد او را رد می کرد یکی دیگر سروقت مونرو می آمد. او ادامه داد که بهتر است وسایلش را جمع کرده و فرار کند. مونرو گفت که فرار نخواهد کرد و به سمت گوشی تلفن رفت. آنجلینا سراسیمه به او گفت که وقت ندارند که او خاطراتش را مرور کند او نام یا شماره ای ندارد و یارو فردا شب به گوشی که خودش به او داده تماس خواهد گرفت .مونرو به آنجلینا گفت که به نیک زنگ می زند. آنجلینا خشمگین گوشی را قطع کرد و داد زد: به گریم زنگ نمی زنی! مونرو توضیح داد که او یک پلیس است و کارش این است و آنجلینا در جواب او گفت که اگر فراموش کرده به یاد بیاورد که نیک قصد دارد به خاطر قتل دو باور شواین او را بکشد. پس از کلی بحث و جدل سرانجام مونرو به نیک زنگ زد.

نیک و جولیت در حال  صحبت در مورد دلیل به هم خوردن خواستگاری دفعه قبل بودند که مونرو با نیک تماس گرفت و به او گفت که یکی می خواهد او را بکشد.

نیک به خانه مونرو رفت. از آنجا که مونرو در مورد جزئیات صحبت نکرده بود از مونرو پرسید که کسی تهدیدش کرده است؟ مونرو کلی این پا و آن پا کرد تا جریان را توضیح دهد که آنجلینا که حوصله اش  در اتاق بغلی سر رفته بود آمد و گفت: واسه رضای خدا مونرو بهش بگو دیگه!

نیک سلاحش را روی آنجلینا کشید و آنجلینا ووگ کرد. مونرو بعد از کلی دلیل و منطق آن دو را راضی کرد که فعلا مشکلشان را کنار بگذارند وگرنه او باید منتظر قاتل بعدی بماند. در این میان روزالی زنگ زد و مونرو برای پاسخ دادن به او رفت. روزالی به مونرو گفت که باید به سیاتل برود چون خاله اش حمله قلبی ناجوری را از سرگذرانده است. در این میان نیک متوجه شد آنجلینا یک نفر دیگر را نیز امشب کشته است.  و به به سراغ مونرو که هنوز با روزالی حرف میزد رفت و به او غر زد: می دونستی یکی دیگه رو امشب کشته؟

بلاخره قرار شد نیک و آنجلینا به مکانی که آنها را دیده اند بروند و مونرو شب خانه هنک بماند.پس از رفتن آنها در حین صرف نوشیدنی هنک از مونرو درخواست کرد که ووگ کند و آنها تمام شب را در مورد این مسئله صحبت کردند.

آنجلینا و نیک به مکان شب قبل رسیدند و پلیس محلی هنوز آنجا بود. آنجلینا وانمود کرد افسر پلیس و همکار نیک است و توانست گوشی طرف را که در چمن ها پرت کرده بود در جیبش مخفی کرده و کیف قربانی که خودش کشته بود را هم تحویل پلیس دهد. سپس نیک با اداره تماس گرفت تا صاحب گوشی را ردیابی کنند.

صاحب گوشی کونیگ شلانگه نبود بلکه یارویی بود که اسلحه اش را روی سر آنجلینا قرار داده بود. آنجلینا سر وقت طرف رفت و از او پرسید که جریان چیست و تهدیدش کرد اگر نگوید همانجا او را خواهد خورد. مرد به او گفت که بلوتبادی که قرار از کشته شود دوست یک گریم است. ولی نمی داند که چه کسی این دستور را داده حتی کونگ شلانگ هم یک واسطه است.

نیک این حرف ها را از داخل ماشین می شنید. و حسابی حالش گرفته شد

پس از بازگشت به خانه هنک ، نیک  جریان آنجلینا و اینکه می خواهند به خاطر دوست بودن مونرو با یک گریم او را بکشند  را توضیح داد .سپس نیک به او گفت که امکان دارد یک سلطنتی باشد. زیرا مادرش پیش از ترک پرتلند به نیک گقته که یک سلطنتی در پرتلند است سپس آنها تصمیم گرفتند تا از محلول غش مردگی برای تحویل جسد مونرو بدون مردنش استفاده کنند.

روزالی در راه رفتن به سیاتل بود که مونرو با وی تماس گرفت و در مورد غش مردگی ومحلول آن به روزالی گفت.

شان متوجه شد که زنی که با او قرار ملاقات داشته به او دروغ گفته واز پیش خانواده زبان اژدها باز می گشته است.

روزالی حاضر نبود جان مونرو را به خطر بیندازد. از نظر او شانس موفقیت این محلول به قدری کم بود که با کشتن مونرو هیچ تفاوتی نمی کرد. ولی سرانجام روش درست کردن آن را گفت و به آنها توضیح داد که اگر دیدند عضلات مونرو منقبض شده و دستانش جمع می شوند باید به وی تنفش مصنوعی بدهند تا بیدار شود وگرنه هرگز بیدار نخواهد شد. در این میانه با آنجلینا تماس گرفتند و محل قرار را به وی گفتند.

مونرو محلول را نوشید و به خواب رفت.

آنها به محل ملاقات رفتند. کونیگ شلانگه جسد مونرو را تست کرد و بعد به آنجلینا گفت که باید صبر کند تا صاحبکار بیاید. از آنسو آنجلینا می دید که مونرو رو به وخامت می رود. نیک و هنک در میان بوته ها آنها را زیر نظر گرفته بودند. زنی که شان با وی قرار داشت صاحبکار بود. او پس از دیدن مرده مونرو به آنها گفت که پول آنجلینا را بدهد. ولی آنها آنقدر طولش دادند که آنجلینا متوجه شد یک یا دو دقیقه بیشتر به نجات مونرو نمانده است برای همین روی وی پرید و به وی تنفس مصنوعی داد. دو مامور زن که گمان کردند او دارد مونرو را می بوسد اظهار داشتند که کار بسیار کثیفی است و بعد مونرو از جا پرید و نفس کشید و بعد همه فهمیدند که مونرو زنده است.

اوضاع به سرعت ناجور شد. دو مرد سلاح کشیدند که مونرو را بکشند، آنجلینا برای محافظت از مونرو روی مرد پرید و مرد او را با تیر زد، مونرو به وی حمله کرد. زن فرار نمود و نیک و هنک با کونیگ شلانگه در گیر شدند.

آنجلینا در آغوش مونرو به او گفت که آن زن فرار کرده و او باید مواظب خودش باشد و بعد در آغوش او جان سپرد. نیک هم ترتیب کونیگ شلانگ را داد ولی مونرو به او اجازه نداد به پلیس خبر دهد.

زن می خواست با اولین هواپیما فرار کند که متوجه شد شان رینارد از هواپیمای شخصی او پیاده می شود از او پرسید: می خوای منو بکشی؟ شان جواب داد: بستگی به چیزی داره که بخوای بهم بگی.

نیک به روزالی زنگ زد و جریان را توضیح داد . سپس وارد خانه شد و روی رختخوابش یک یادداشت دید: به خاطر خاطرات جدید ممنونم! و لبخند  رضایت بخشی صورتش را پر کرد.

مونرو، آنجلینا را در جنگل دفن کرد و ساعتی را شکست سپس ووگ کرده و طنین غمناک زوزه اش در جنگل پیچید.

وسن ها[]

بلوت باد

کونیگ شلانگ

فوکس باو

نیم زابر بیست

اسکالن گک

دقت بیشتر[]

وو در این قسمت حضور نداشت.

فیلم توسط سازندگان سانسور شده و یک صحنه آن حذف گردیده بود.

ریزه کاری[]

نیک به جولیت گفت که 5 ماه پیش از او خواتستگاری کرده است("یک چیز پردار")

مرگ آنجلینا لسر نیک و هنک را از بازداشت او در مورد دو قتل راحت کرد.("سه گرگ بد")

تصاویر[]

شناسنامه قسمت
شناسنامه قسمت

شماره قسمت :6 شماره فصل:2


شخصیت بازیگر
نیک برکارد دیوید جیونتولی
هنک گریفین راسل هورنزبی
شان رینارد ساشا رویتز
جولیت سیلورتون بتسی تالوچ
روزالی کالورت بری ترنر
مورنو سالیس ویر میشل

شخصیت بازیگر
آنجلینا لسر جیم ری نیومن
آلیس گادوت آلیس اوانز
آربوک مت جرالد

موجود شخصیت
بلوت باد مونرو<rbr>آنجلینا لسر
کونگ شلانگ آربوت
فوکس باو روزالی
اسکالن گک باکستون جکوبز

مکان ها تشکل ها
خانه مونرو خانواده سلطنتی
Advertisement