ویکی Grimm
Register
Advertisement
ویکی Grimm
سه گرگ بد
106 3badwolf

کد

106

نقل قول

گرگ و سه بچه خوک

نویسندگان

نارن اشناکر
سارا گلد فینگر

تهیه کننده

کلارک ماتیس

قسمت بعد

موهایت را پایین بینداز

قسمت قبل

دانسه ماکابره

نام انگلیسی

The Three Bad Wolves

سه گرگ بد[]

این قسمت ششم از فصل 1 سریال گریم است که در تاریخ 18 دسامبر سال 2011 معادل 18 آذر 1390 از شبکه NBC پخش گردید

داستان[]

هپ لسر درخانه در حال انجام تمرینات ورزشی بود. که وزنه از دستش در رفت و از پنجره به بیرون افتاد . هنگامی که برای برداشتن وزنه رفته بود. ساختمان خانه اش منفجر شد.

روز بعد نیک و هنک داشتند خود را می کشتند که اطلاعات درست ودرمانی از وی بگیرند ولی او تنها به سی دی های پرپر شده و کارت ها بیسبال از بین رفته اش سرگرم بود. در حین سوال و جواب معلوم شد که وی یک بلوت باد است. هرچند که او نیک را ندید. معلوم شد برادر وی نیز در جریان مشابهی چند سال پیش کشته شده است.

هپ لسر به معنای کامل کلمه بلوت باد سرخوشی بود که هیچ شباهتی به گونه خود نداشت. به نظر نمی رسید هیچ کدام از طلبکارانش نیز بخواهند به وی صدمه بزنند.

موتور سواری وارد خانه منهدم شده هپ شد و به اطراف نگاه کرد. او چیزهای عجیبی می دید و بعد چشمش به تصویر خانوادگی خانواده هپ افتاد که در آن دو پسر و یک دختر حضور داشتند. غرش خفیفی از زیر کلاه کاسکتش آمد و بعد با سرعت از آنجا دور شد.

پس از کلی پر حرفی مونرو به دنبال هپ آمد. معلوم شد مونرو و هپ هم را می شناسند. هپ از اینکه مونرو با یک پلیس دوست است حیرت کرد و از مونرو پرسید آیا به خاطر کارهایی که قبلا می کرده دستگیر شده است؟ نیک از مونرو خواست از او مواظبت کند.

بازرس حریق به آنها توضیح داد که هر دو مورد بر اثر حوادث محیطی بوده است و هیچ عمدی در کار نیست. وی توضیح داد که بهتر است به ذی نفع برادران مراجعه کنند و از آنها خواست که اگر چیز بیشتری فهمیدند وی را نیز در جریان بگذارند.

مونرو و هپ در خانه به هم صحبت می کردند و بنا شد که هپ در خانه مونرو با رعایت قوانین وی باقی بماند.

نیک تصمیم داشت بفهمد خانواده آنها چند نفره است. برای همین به خانه مونرو رفت. هنگامی که پارک کرد ناگهان شیشه سمت راننده خورد شد و دو دست قدرتمند وی را از ماشین بیرون کشید و روی سبزه ها انداخت و یک بلوت باد زن روی او پرید . به محض اینکه دید وی یک گریم است برای لحظه ای عقب نشینی کرد ولی به نظر می رسید که از این تنوع جدید

106 angelina lasser out

خوشش آمده است. نیک سلاحش را که روی زمین افتاد بود برداشت و می خواست به او شلیک کند که هپ و مونرو سر رسیدند. هپ بلود باد زن را گرفت و مونرو بین نیک و آنها ایستاد .نیک با خشم فریاد زد که کنار برود و هپ توضیح داد: این خواهرم آنجلیناست.

آنجلیا لسر با بی قراری در خانه بالا پایین می رفت می گفت نمیتواند آنچه پیش چشمانش رخ داده را باور کند. اینکه گریم ها اجدادشان را کشته اند و از مونرو پرسید چطور با او دوست است؟ هپ که کلا از ماجرا پرت بود پرسید که جریان چیست. آنجلینا رو به او گفت که نیک یک گریم است. پس از مخالفت هپ و بعد حیرتش از اینکه یک نفر هم پلیس باشد  و هم گریم نیک گفت که چرا نباید آنجلینا را بازداشت کند؟ آنجلینا گفت که داشته از برادرش محافظت می کرده است و هپ جمله اش را تکمیل کرد: و دوست پسرش. مونرو اخطار داد: دوست پسر قبلی. نیک حیرتزده به مونرو نگاه کرد  و بعد آنجلینا گفت: این دیوونگیه، سه تا بلوت باد و یک گریم دارن با هم حرف میزنن. الان باید برای شام اونو می خوردیم!!! پس از اندکی یکی به دو دیگر با نیک ، نیک به طور خلاصه به وی گفت که خفه شود. آنجلینا لحظه ای به نیک نگاه کرد و با سرعت زیادی به سمت نیک هجوم آورد. مونرو و هپ از جا جستند و او را مهار کردند.

نیک از هپ پرسید که ذی نفع برادرش که بوده است. آنجلینا همچنان با نیک مخالفت میکرد و از هپ خواست که جواب وی را ندهد. با اینحال معلوم شد که ذی نفع او هپ بوده است. نیک در مورد ذی نفع بعدی پرسید و مشخصا آن شخص آنجلینا بود. نیک پرسید که او در شب قتل برادرش کجا بوده است و آنجلینا بار دیگر به او هجوم برد و مونرو دوباره او را گرفت. عذر وی موجه بود. او به دیدن یکی از دوستانش رفته بود.

پس از خروج از خانه نیک شماره پلاک موتور سیکلت آنجلینا را به مرکز اعلام و تقاضای استعلام از صاحبش را کرد.

برای نخستین بار نیک توضیحات در مورد بلوت باد ها را با دقت خواند.

آنجلینا و مونرو هپ را در خانه تنها گذاشتند و برای دویدن به جنگل رفتند.

وو شماره را استعلام کرده و به نیک زنگ زدو تنها چند جریمه برای سبقت غیر مجاز و آدرس خانه وی را نیز داد. نیک به خانه آنها رفت وکسی در خانه به او حمله کرد ولی نیک نتوانست وی را ببیند.

صبح روز بعد مونرو و آنجلینا در حال ازخواب برخواستند که دست و دانشان خونی بود و جسدی در نزدیکشان افتاده بود.

یک نفر در خانه مونرو رفت و گفت که گوشت خوک سفارشی را آورده است. هپ در را گشود و یک نفر سه گلوله به او شلیک کرد.

نیک و هنک سر صحنه بودند که آنجلینا و مونرو سر رسیدند. آنجلینا بر سر جسد برادرش ووگ کرد . نیک از مونرو پرسید که کجا بوده اند و مونرو با حالتی شوک زده گفت که همین نزدیک بوده اند. هنک به لباس آنجلینا اشاره کرد و گفت که روی لباس وی خون است.

هنک با آنجلینا لسر صحبت می کرد و به او پشنهاد کرد تحت بازداشت محافظتی قرار بگیرد. آنجلینا با این کار مخالف بود. هنک در مورد لکه های روی لباسش پرسید و آنجلینا لباسش را در آورد و به هنک داد.

نیک نیز با مونرو صحبت می کرد مونرو مدام تاکید می کرد که آنجلینا برادرانش را نکشته است.

وو نتایج آزمایش خون را آورد و معلوم شد این دو تا گرگ دیشب یک خرگوش خورده اند. نیک پس از ملامت مونرو به خاطر ترک گیاه خواری اش به مونرو گفت که دیشب خانه آنجلینا بوده است و جریان را برایش شرح داد.

مونرو  و آنجلینا از کلانتری بیرون آمدند. آنجلینا غر می زد که از پلیس ها متنفر است.

هنک اثر انگشت و دی ان ای آنجلینا لسر را به آزمایشگاه فرستاده بود و معلوم شد که وی دو سال پیش برادر ها یک پلیس را تکه پاره کرده است . و این دو برادر، برادر همان بازرس حریق هستند.آنها این موضوع را با کاپیتان رینارد در میان گذاشتند و وی توصیه کرد با احتیاط پیش بروند.

آنجلینا نزد مونرو آمد و به وی گفت که می داند یک پلیس که دست بر قضا باور شواین هم هست هپ را کشته است. وی بوی او را در خانه خود و هپ  و کلانتری حس کرده بود. مونرو به او گفت که خود را کنار بکشد ولی آنجلینا برای انتقام به راه افتاد.

مونرو با نیک تماس گرفت و به او گفت که اگر میداند چه کسی برادران آنجلینا را کشته است بهتر است از اومحافظت کند. نیک بازرس حریق اورسن را در راه پله گیر آورد و به وی گفت که می داند جریان چیست و می خواهد پرونده را برای یک بازرس

106 orson woge

حریق دیگر هم بفرستد. اورسن نیز ووگ کرد و متوجه شد او یک گریم است.

نیک به خانه مونرو رفت و گفت که آنجلینا یک قاتل است و اصرار داشت که بفهمد او کجاست.مونرو گفت که حرفی که به آنجلینا زده است را به او هم میزند. اینکه خودش را کنار کشیده است. و پس از اصرار های مداوم نیک آب پاکی را روی دست او ریخت و گفت که او خودش هم می خواهد این باورشواین بمیرد و تمام کنترل خود را بر روی این گذاشته که به آنجلینا کمک نکند. سپس از نیک دور شد.

آنجلینا یکراست به کلانتری رفت و اورسن را شناسایی کرد. یک پلیس را هم در این میان زد.

مونرو در خانه را باز کرد که اورسن با یک شاتگان به سمتش پشت در ایستاده بود. وی به او گفت که به آنجلینا بگوید این کار تاوان کشتن برادرهایش بوده است .

نیک و هنک متوجه شدند که خانه آنجلینا نیز منفجر شده است.

نیک به خانه اورسن رفت و او را در وان پر از گل پیدا کرد. نیک به او گفت که او دو نفر را  کشته است و اورسن گفت که بلوت باد ها آدم نیستند. در این میان آنجلینا سر رسید وبا اورسن درگیر شد. نیک ضربه محکمی به پهلوی او که چیزی نمانده بود اورسن را بخورد زد  و آنجلینا تصمیم گرفت به نیک حمله کند. اورسن از پشت به آنجلینا شلیک کرد و تا نیک اسلحه را از دست او بگیرد  آنجلینا فرار کرد. ولی معلوم بود که تیر خورده است.

نیک به مونرو که مشغول  بازبینی عکس ها خودش آنجلینا و هپ بود زنگ زد و از او خواست که در پیدا کردن آنجلینا کمک کند و مونرو درخواست وی را رد کرد. سپس کسی در خانه او را زد. بلند شد و روی راهرو ورودی خانه عکس خانواده لسر را دید و صدای زوزه گرگی که از جنگل پیش روی خانه اش می آمد.

وسن ها[]

بلوت باد

باور شواین

دقت بیشتر[]

ریزه کاری[]

این اولین قسمتی بود که در آن یک پلیس وسن بود.

معلوم شد که آنجلینا نجات پیدا کرده است("بر روی بدن بیجان من")

تصاویر[]

شناسنامه قسمت
شناسنامه قسمت

شماره قسمت :6 شماره فصل:1


شخصیت بازیگر
نیک برکارد دیوید جیونتولی
هنک گریفین راسل هورنز بی
شان رنارد ساشا رویتز
درو وو رجی لی
مونرو سالیس ویر میشل
جولیت سیلورتون بتسی تالوچ
آدلیند شید کلیر کافی

شخصیت بازیگر
هپ لسر برد ویلیام هنک
آنجلینا لسر جیم ری نیومن
پیتر اورسن دانیل رویاک

موجود شخصیت
بلوت باد مونرو
هپ لسر
آنجلینا لسر
باورشواین اورسن
گریم نیک برکارد

مکان ها تشکل ها
اداره آگاهی پرتلند
خانه نیک
خانه مونرو
تریلر
Advertisement