| زیبای خفته | |
|---|---|
| |
|
نوع |
افسانه برادران گریم |
| اطلاعات | |
|
نام قسمت |
|
|
وسن های یاد شده |
فرد سلطنتی |
زیبای خفته[]
داستان زیبای خفته در مورد شاهزاده ای است که به مناسبت تولدش جشن بزرگی برپا میشود. در آن کشور 13 جادوگر- یا11 یا 8- زندگی میکردند. در قصر پادشاه تنها 12 بشقاب طلایی وجود داشت از این رو، شاه تنها 12 نفر از آنها را به جشن دعوت کرد.
تمامی جادوگران یک به یک در مراسم برای شاهزاده آرزویی نمودند، یکی عمر طولانی یکی زندگی سرشار یکی نیک بختی یکی زیبایی و همینطور ادامه داشت مادامی که یازدهمین جادو گر دعای خیرش را براین وزاد گفت، در کاخ به شدت باز شد و جادوگر سیزدهم که وی را به جشن دعوت نکرده بودند وارد قصر شد. او که به شدت عصبانی بود گفت: شاهزاده در جشن تولد 14 سالگی دستش زیر چرخ نخ ریسی می رود و میمیرد و بعد با خشم تالار را ترک کرد. همه از این نفرین وحشت کرده بودند.جادوگر دوازدهم که هنوز دعای خود را نگفته بود، از طرفی نمیتوانست اثر نفرین را ا بین ببرد نفرین را اینگونه تغییر داد: مرگی در کار نیست، فقط یک خواب 100 ساله که دختر در آن فرو خواهد رفت و اگر مردی با قب پاک پس از مدت معین شده وی را ببوسد وی بیدار خواهد شد.
این اتفاق علارغم تمامی تمهیداتی که شاه و ملکه برای جلوگیری از این حادثه انجام داده بودند افتاد و همه ماخ به خواب عمیق 100 ساله ای فرو رفت حتی خیوانات مگس و ها و پشه ها هم به همان حال به مجسمه تبدیل شدند.
خروجی کاخ رز رزونده خطرناکی روئید که کاخ را از دیگران مخفی میکرد . 100 سال بعد یک شاهزاده در حین عبور متوجه کاخ شد و پس از ورود و و پیدا کردن شاهزاده عاشق او شد و با بوسیدن وی طلسم کاخ شکست.
تاثیر این داستان بر قسمت[]
جولیت توسط پنجه گربه به کما فرو رفت که در آن در حال از دست دادن حافظه خود نیز بود ولی روزالی هرچند نتوانست با تولید دارو وی را به هوش بیاورد ، با اینحال از ازدست رفتن حافظه وی جلو گیری کرد.
یک نفر با قلب پاک می بایست جولیت را ببوسد که دست بر قضا شاهزاده نیز باشد. گرچه در متن اصلی داستان ذکر نشده که یک شاهزاده می بایست زیبای خفته را بیدار کند، با اینحال چنانچه بر طبق داستان یک شاهزاده وی را به هوش آورد اینجا نیز می بایست یک شاهزاده او را ببوسد.